روستای زیبای من سولار

*مناطق زیبا و خاطره انگیز برای گردشگری در روستای زیبای سولار* :۱-آسیاب های آبی در  664 کیلومتری جنوب شرقی سولار۲-آرامگاه حکیم ابولقاسم فردوسی سولاری در ۱۵۲۱ کیلومتری شمال شرق سولار۳- برج ایفل در ۵۲۹۷ کیلومتری شمال غربی سولار۴- ۳۳پل در 142 کیلومتری شرق سولار۵- جاده زیبای عشق در منطقه نروژ در ۵۹۶۰ کیلومتری شمال غرب سولار۶-برج پیزا در ۴۵۹۷ کیلومتری شمال غربی سولارسفر خوشی را برای شما آرزومندیم روستای زیبای من سولار...

درجات مختلف بهشت برین : روستای زیبای من سولار...

یادش بخیر اوایل دهه ۷۰، وقتی که مادربزرگ با خاله عزت و نرگس و مریم میومدن خونه ما، رفتن به سولار جزء برنامه های قطعی سفرشون بود.اون موقع ها کمتر کسی ماشین شخصی داشت.صبح زود پامیشدیم و با اتوبوس واحد از ۲۴ متری میرفتیم طوقچی (!!)، دوباره با اتوبوس میرفتیم دروازه شیراز، از اونجا با اتوبوس میرفتیم شهرضا، شاهرضا رو زیارت میکردیم و بعدش دوباره با اتوبوس میرفتیم «گاراژ اسفرجون» و منتظر مینی بوس میموندیم. بعدش سرجاده پیاده مون میکرد.خاطره پیاده روی تقریباً دو کیلومتری جاده اصلی تا مرکز روستا اونم توی ظهر هیچ وقت از ذهنم پاک نمیشه.معمولاً مادربزرگ و پدر و مادرم یه گروه، خاله عزت و نرگس و زهرا یه گروه و خاله مریم و زهره و من یه گروه پیاده روی تشکیل میدادیم و توی راه صحبت میکردیم.وقتی خونه عموعلم میرسیدیم دیگه عصر شده بود.آب خنک جوی روبروی خونه عمو علم، خانومایی که لب جوی مینشستند و لباس و ظرف میشستند و گله های گوسفندی که داشتند به روستا برمیگشتند برام خیلی جالب توجه بود.خونه عموعلم یه طویله داشت که دوتا گاو و یه الاغ داخلش بود. یه پله کنارش داشت که من همیشه از اون بالا میرفتم و داخل طویله رو می‌دیدم. خیلی خیلی برام جذابیت داشت از وقتی عموعلمو دیدم  دستهاش رعشه داشت.صبحها صبحانه مفصلی میخوردیم: مزه نونهای شیرمالشو که از اون موقع تا حالا دیگه نچشیدم، هنوز به یاد دارم.هیجان انگیزترین قسمت سفرمون وقتی بود که عموعلم میرفت باغ و منو جلوی خودش روی الاغش مینشوند و افسار الاغ رو میداد دست من !!خدا خودش و خانومشو رحمت کنه روستای زیبای من سولار...